سلام اسم من فردین امروز میخوام براتون داستانی بگم در مورد داستانی از سرزمین آب و خاک و هوا وآتش در مورد سرزمین اوتار.
در گذشته بسیار دور در سرزمین اوتار گروه های مختلفی از مردم در صلح و صفا در کنار یکدیگر زندگی میکردند اما همه چیز با حمله تبار آتش عوض شد و صلح سرزمین اوتار به هم ریخت تا آن که پس از 100 سال جنگ ،اوتار گم شده و پنهان شده در میان آب از میان یخ و آب برای برقراری صلح وارد جنگ نابرابر شد.همگان خبر داشتند که با آمدن ستاره دنباله دار سوزین ، سرزمین آتش یک بار برای همیشه دنیا را خواهد گرفت و آین تنها فرصتی بود که اوتار انگ داشت تا بار دیگر صلح را به دنیا باز گرداند و یا شاهد مرگ میلیون ها انسان بی گناه باشد.وظیفه سنگین که برای هر انسانی خرد کننده خواهد بود حال خواه روح اوتاری داشته باشید خواه خدای هزار دست و یا اصلا روح خدای شیر سنگی داشته باشید باز هم عملیاتی غیر ممکن است آن هم در روزی که هر آتش افزاربه مانند خدایی از خدایان قدرت دارد.اما اوتار انگ به همراه یاران وفادارش وارد جنگ شد.یارانی که اگر هم توانایی و یارایی مقابله با آتش افزاران را نداشتند اما با شجاعت تمام پای به این میدان گذاشتند.
در جایی دیگر در میان و قلب پادشاهی آتش شاهزاده ترد شده برای باز گردان صلح و این بار برای بدست اوردن آبروی انسانی کشورش خواهرش آزولا ملکه آتش را به نبرد پادشاهان فرامیخواند و مقاله ای از نبرد و مبارزه دو خواهر برادر را باز میکند، مقاله ای به مهمی سرنوشت یک سرزمین .مقاله ای از جنس خیر و شر ، مرد و زن ، برادر و خواهر ، آبی و قرمز ( با اینکه اوتار داستانی چینی است اما لحظه نبرد آزولا و زوکو قولی از پرچم کره جنوبی است برای اطلاع بیشتر پرچم این کشور را مطالعه کنید) ، جنگ و صلح و مرگ و زندگی .
اوتار انگ و یاران وفادارش در نبرد سوزین در میان سرزمین خاک با پادشاه پادشاهان کشور آتش و ارتشش وارد نبرد شدند و نبرد پادشاهان در قلب کشور اتش میان خواهر و برادر برپا شد.
در این میان نبردی را خیر و نبردی را شر پیروز شد.زوکو ملکه آتش آزولا را به کمک کاتارا استاد آب افزاری شکست داد و پادشاه آتش و لشکرش اوتار انگ و یارانش را. جنگجویان ماسک پوش(سوکی و یارانش) اوتار انگ را از میان دستان پادشاه آتش نجات دادند . اما تمامی ارتش اوتار یا به بدترین نحو سلاخی شدند و یا دستگیر و اسیر شدند.تمام کشور خاک و آنان که پادشاه پادشاهان را به خدایی نگرفتند به بردگی گرفته شدند. اما در قلب کشور آتش ملکه آتش آزولا توسط کاتارا اسیر شد وشاهزاده زوکو نیز با رعد آزولا به کما رفت با آنکه توانست رعد را از میان خود عبور دهد و جان کاتارا را نجات دهد اما از شک بزرگترین رعد دنیا به کما رفت .
اما چه جنگجویانی در این نبرد کشته شدند؟سرنوشت جنگ چه شد؟ و در آینده چه اتفاقی رخ میدهد؟ ...
-امیدوارم شروع خوبی بوده باشد.اگر هم نبوده صبر کنید داستانی قشنگی در انتظار خواهد بود.نظرات شما به پیشرفت من کمک خواهند کرد.
Hi my name is Fardin .today I want to tell a story about the lands of water, earth, wind and fire in avatars world
Long time ago different races lived together in harmony. but every thing has changed by the fire nation's attack and the peace was broken .after 100 years of war , the disappeared and hidden avatar amongst water's nation engaged in an uneven war. Everyone new that fire nation is going to try overtake the world for ever while upcoming Suzan comet and this is the only chance for avatar Aang whether he restores the peace or watches millions of innocent people die. It's an intolerable responsibility for anyone. Doesn't matter if it's the avatar or the god of a thousand hands or the Lionturtle himself. Its still an impossible mission specially while suzan comet which it gives the superb power to the firebenders .but avatar Aang and his loyal friends has engaged in the war .the friends that Even though they didn't have enough power to defeat the fire nation ,they gave everything for this war.
Somewhere else in the heart of fire's land where that the (rejected) prince is challenging his sister in order to restore peace and his country's reputation. And so once again he starts brother sister figh.t a fight over a nation .a fight between good and bad brother and sister blue and red peace and war life or death.
Avatar aand and his loyal friends has engaged the king of the kings of fire nation and his army and the king and queen fight between brother and sister has started.
Here the bad overcame the good in the war. Zuko defeated Azula by the help of Katara and king of fire defeated Aang and his loyal friends. The warriors (Suki and his friends) saved Aang and his friends but all of the Aang's army has been killed or became slaves. All of the earth's nation and those who didn't accept the king of the kings as their god became his slaves. But inside the fire land Azula has been taken as captive and Zuko has gone to comma even though he let the flow of lightning go through him and save Katara but still he has gone to comma by the shock of strongest lightning.
But who died in this war? what will be the end of this war? And what will happen afterwards?
